من مریم ناهیدی متولد سال 1976 و یا همان 1355 خودمان در محله آجودانیه تهران !هستم بعد اینکه بدنیا آمدم همینجوری بزرگ شدم تا هفت سالم شد ، جنگ بود و خانواده من هم از اون مرفهین بی درد بودند و بعد از ترس اینکه مبادا نسل خانواده در جنگ منقرض بشود منرا فرستادند اروپا من در بلژیک بزرگ شدم درس خواندم درس خواندم دانشگاه رفتم و برای خودم شدم خانم دکتر مریم ناهیدی ! ، حقوق خوانده ام و با اینکه از خانواده ای بی درد هستم اما چشم دارم و می بینم ، حس دارم ولمس می کنم ، درک دارم و می فهمم ، ایرانی ام و کشورم را دوست دارم از اینکه در سرزمین مادری ام هموطنانم زیر شلاق دیکتاتوری هستند رنج می برم ، از اینکه هم جنسان من بخاطر زن بودن باید محدود بشوند باید با نگاه جنس دوم بودن سنجیده بشوند بیزارم و اینچنین است که من درد دارم ، درد استبداد ، درد دیکتاتوری ، درد جنس ، درد حصار ، من الان در دانشگاه کالیفرنیا استاد یار هستم ، من همنجنسگرا هستم ، دبیرکل فدراسیون ایرانیان لزبین هستم و دلم می خواهد اینجا حیات خلوت من باشد و هر وقت دلم خواست و دلم گرفت بیایم اینجا درد دل کنم ، حرف بزنم ، بخندم و یا گریه کنم ، داد بزنم ویا شاید فحش بدم ، عاشق بشوم و از حال و هوای عاشقی بگویم ، دلم می خواد اینجا هیچ محدودیتی نداشته باشم و هر چی دل تنگم می خواد بگم . راستی از فرشاد دوست عزیزم که این حیات خلوت را برای من درست کرد و آب و جاروش کرده تا من هم بالاخره بشوم بلاگر هم متشکرم .
۱ نظر:
salam khosh umadi khanoom doktor
ارسال یک نظر