پنجشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۷
همجنسگرایی چیست ؟
دوستان زیادی از من خواسته اند درباره همجنسگرایی برایشان بنویسم که این هم اجابت خواست آنها :
بطور كلي همجنسگرايي به حالتي گفته ميشود كه فرد با ديدن و يا تصور كردن جنس موافق لذت جنسي ميبرد اما بدلايل مختلفي از جمله تابوهاي اجتماعي موجود در مورد اينگونه رابطه جنسي ، شرايط خانوادگي و اعتقادات مذهبي و يا انتخاب شخصي وغيره هرگز وارد رابطه جنسي با فرد همجنس نشود و شايد بنابر جبر و يا انتخاب حتي با فردي از جنس مخالف ازدواج كند. حالتي كه فرد اصلا كششي به جنس مخالف ندارد و رابطه جنسي را با جنس موافق تجربه مي كند همجنس بازي خوانده ميشود. حالتي هم در اين بين وجوددارد كه فرد كشش جنسي به هر دو جنس دارد اما باز هم ممكن است با هر دو جنس وارد رابطه جنسي بشود و يا نشود. برخي افراد ممكن است پس از ازدواج وداشتن فرزند متوجه ميل خود به جنس موافق بشوند كه شرايط سختي را براي فرد و همسرش ايجاد ميكند. مشاوره زوج با يك فرد زبده ميتواند تا حد زيادي به كم كردن تنش كمك كند.
مبدل پوشي:
بعضي افراد در خفا و يا علنا لباس هاي جنس مخالف را مي پوشد و خود را در قالب فردي از جنسي مخالف تصور ميكند كه به آنها مبدل پوش ميگويند. بنابر يافته هاي علمي دلايل زير ممكن است در بوجود آمدن ايت حالت موثر باشند: هورمونهاي جنس مخالف در اين افراد بيشتر هستند. ساختار مغزي اين افراد بيشتر شبيه جنس مخالف است. در آقايان عدم حضور پدر در زمان رشد و داشتن مادري با شخصيت خيلي قوي هم جزو اين دلايل احتمالي شمرده شده است. اما براي اثبات قطعي هركدام از موارد ذكر شده تحقيقات بيشتري با تعداد شركت كننده بيشتري لازم است.
تغيير جنسيت:
زماني كه فرد با تزريق هورمون و يا عملهاي جراحي و يا هردو از نظر ظاهري به جنس مخالف (برعكس جنسي كه با آن به دنيا آمده) تبديل مي شود يعني تغيير جنسيت داده است. اين كار ممكن است با توصيه پزشك و يا بر اساس خواست شخص انجام شود.- در جوامعي كه همجنس گرايي و بخصوص همجنس بازي جنبه قانوني ندارد ممكن است افراد همجنس گرا تصميم بگيرند كه با تغيير جنسيت خود موانع اجتماعي را تا حدي شكسته و زندگي جنسي را كه آرزو دارند دنبال كنند. اما در برخي مواقع اين كار تنها به پيچيدگي مسئله دامن ميزند.
برخي ازافراد مبدل پوش هم ممكن است در طول زمان تصميم بگيرند كه جنسيت خود را به جنس مخالف تغيير دهند.
افراد دوجنسيتي كه ممكن است از نظر ظاهر شبيه جنس مونث و يا مذكر باشند اما از نظر هورموني تمايل بيشتري به يكي از جنس ها داشته باشند و يا از نظر ظاهري موذب باشند، با توصيه پزشك ممكن است تصميم بگيرند كه جنسيت خود را به يكي از جنس ها تغيير دهند.
تا پيش از ۱۸۸۵ ميلادي تصور ميشد كه همجنس بازي يك نوع انحراف جنسي است. اما با پيشرفت علم روانپزشكي متخصصان متوجه تفاوتهاي رفتاري و رواني اين افراد در مقايسه با افرادي كه نسبت به جنس مخالف احساس ميل جنسي دارند شدند. تفاوتهايي مثل نحوه پاسخ دادن اين افراد به محرك هاي مختلف در مقايسه با افرادي كه به جنس مخالف تمايل دارند . بنابراين همجنس گرايي و همجنس بازي جزو گروه ناهنجاري هاي رواني طبقه بندي شد و متخصصان به درمان اين به اصطلاح بيمارها پرداختند. با پيشرفت علم اعصاب شناسي و دستگاه هاي تصوير برداري از مغز، علم فيزيولوژي و علم ژنتيك متخصصان تئوري هاي جديدي در مورد تفاوتهاي ساختار مغزي اين افراد در مقايسه با افرادي كه نسبت به جنس مخالف احساس ميل جنسي دارند ارائه دادند. تفاوتهايي چون:
سلولهاي قسمت جلويي غده هيپوتالاموس در مغز در افرادي كه همجنس باز هستند از مرداني كه به جنس مخالف كشش دارند كوچكتر است. اين قسمت از مغز تقش مهمي در تعيين كشش جنسي افراد دارد. بنابراين اين اشخاص نسبت به جنس موافق كشش بيشتري پيدا مي كنند. اين مسئله ربطي به قواي فكري اين افراد ندارد. و مطرح است كه افراد بزرگي در طول تاريخ همجنس گرا بوده اند از جمله: افلاطون، ميكل آنژو داوينچي.
يك نوع كروموزوم در افراد همجنسگرا بيشتر ديده شده كه اين فرضيه ارثي بودن همجنس گرايي را تا حدي تاييد ميكند. اين آزمايشات بر روي برادران دوقلو انجام شده بود.
ساختار مغزي افراد همجنس گرا بيشتر شبيه به ساختار مغزي افراد جنس مخاف است. يعني مثلا مغز يك مرد همجنس باز بيشتر شبيه مغز يك زن است تا يك مرد.
از طرفي دانشمندان علوم اجتماعي و رفتار شناسي مطرح كرده اند كه در بعضي موارد شرايط خانوادگي و اجتماعي افراد را به سمت داشتن رابطه جنسي با جنس موافق سوق ميدهد. به عنوان مثال براي سربازاني كه براي مدت زياد به دور از خانواده و جنس مخالف هستند بعضا مكن است اين شرايط پيش بيايد (شواهدي از زندگي سربازان در جنگهاي جهاني و غيره در دست است). چنانچه پس از تغيير شرايط فرد به جنس مخالف تمايل نشان دهد به صرف داشتن چندين تجربه جنسي با فرد همجنس، همجنس باز يا همجنس گرا نيست.
اكثر اين پژوهش ها بر روي آقايان همجنسگرا انجام شده اما در حال حاضر بررسي هاي مفيدي در حال انجام بر روي خانم هاي همجنسگرا در جريان است. و اين نكته هم قابل ذكر است كه اكثر اين پژوهش ها بر روي اجساد افراد همجنس گرا انجام گرفته كه بر اثر بيماري ايدز از دنيا رفته بوده اند كه خود اين بحث را پيش مي آورد كه ممكن است به عنوان مثال تغييراتي كه در ساختار مغز اين افراد مشاهده شده بر اثر بيماري دراز مدت بوده و يا اينكه بر اثر سبك زندگي اين افراد ايجاد شده نه به دليل گرايش جنسي شان.
در سال ۱۹۹۲ سازمان بهداشت جهاني با بدست آوردن استنادات كافي علمي و با توجه به پذيرش جوامع مختلف همجنس بازي را از ليست امراض حذف كرد. اما هنوزدر كشورهاي مختلف با افراد همجنسگرا و يا همجنس باز برخوردهاي متفاوتي مي شود.
جان ماني، پژوهشگر باسابقه در علوم جنسي: " محكوم كردن شخصي كه همجنسگرا و يا همجنس باز است مانند اين است كه فرد را به راست دست بودن محكوم كنيم". با وجود اينكه با تنبيه و دخالت هاي پزشكي و روان-درماني ميشود شخص همجنسگرا را به حالت معمول در جامعه يعني كشش جنسي نسبت به جنس مخالف وادار كرد اما اينكار مانند اين است كه از فردي راست دست بخواهيم كه با دست چپ بنويسد.
پی نوشت :
ببینید دوستان عزیز از همه عزیزانی که در اورکات و فیس بوک ویا یاهو منرا ادد می کنند تقاضا دارم سئوالاتشان را همینجا بپرسند و من شاید کمی دیر شود اما سعی می کنم همیشه همه را جواب بدهم ، ضمنا توجه داشتند که من رشته تخصصی ام حقوق و حقوق زنان هست من سکسولوژیست و یا مشاور جنسیتی نیستم !
پنجشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۷
سکس درد انگیز ! چه کنیم ؟
سکس یکی از لذت بخش ترین فعالیت های انسانی است. آنگاه که هم رایی و همراهی باشد , دو تنی که در هم می آویزند و در هم می پیچند , با ناز و نوازش , با بوس و کنار می آغازند ، به تماس پوست ها و تن ها می رسند و آنگاه با فریادی ، اوج لذت و کامیابی خود را انگار به جهان اعلام می کنند. این بهترین حا لت رابطه ی جنسی است .
این وضعیت ، اما در بسیاری از زوج ها ، وضعیتی آرمانی و دست نیافتنی باقی می ماند . بسیاری از سکس ها" میان- مایه " ( médiocre) می مانند و پیش تر نمی روند . در آن نه اوج و فرازی هست و نه هم رایی و همراهی . طرفین ( در رابطه ی دو جنسی) « hétérosexuel »به کمترین یا به کم دردسرترین رضایت می دهند ، با هم می خوابند و تنش های عصبی را آرام میکنند. هر یک به دلایل گوناگون چنان دور از شادمانی جنسی هستند که هم - آغوشی بیشتر به ادای وظیفه می نماید تا به عشق ورزی . عشق که واژه ی بزرگی است ، معنای زندگی است ، به کناری نهاده می شود و آمیزش تسلا بخش جای عشق بازی می نشیند .
بدتر از این هم هست . در این نوشته می خواهم به همین بد تر ها بپردازم : انواع دردهای هنگام سکس. این عشق بازی های درد زا ، یا درد انگیز، تنها ناشی از گرفتاری های جسمی - فیزیکی ( organique) نیست بخش بزرگی ریشه در روان و رفتار و ارتباط ما با آن فرد مشخص دارد . همه را به خلاصه خواهیم دید .
حدود بیست در صد خانم هایی که گاها به مشاوره مراجعه می کنند از دردناکی آمیزش جنسی گله دارند ، در بیشتر موارد سبب این درد آماده نبودن زن برای پذیرش پارتنر در درون خود است . اگر زن به اندازه ی کافی تحریک نشده باشد ، ماهیچه های زیر شکمی اش خوب شل نخواهد شد، مهبل ( vagin) خوب خیس و لزج نخواهد بود ، در چنین حا لتی دخول ( pénétration) بی تردید نا خوش آیند و شاید درد زا میشود . نوشتم که علت درد می تواند جسمی یا روانی باشد، در بسیاری افراد هر دو علت با هم وجود دارند.
1- علت های جسمانی هر زنی که احساس درد در سکس می کند بد نیست که ابتدا خودش کمی واژنش را "معاینه " کند ببیند آیا جای زخمی ، جوش خوردگی ای، تغیر بافتی حس می کند یا نه ؟ می تواند با انگشت خود در یابد که آیا نقطه ی حساس و درد ناکی در واژن وجود دارد ، قسمتی از واژن منقبض شده یا کشیدگی غیر عادی دارد ؟
به دقت توجه کند : ¤ آیا درد تنها علامت است یا همراه با درد سوزش و خارش هم هست ¤ ترشح غیر عادی و احتما لأ چرکی هم وجود دارد یا نه ؟ ¤ آمیزش دردناک در زمان های بخصوصی در رابطه با خونروی ماهانه پیش می آید ؟¤بعضی وضعیت های هم آغوشی دردناک است یا هر نوع عشق بازی ؟ ¤درد در تمام مدت آمیزش وجود دارد یا تنها در شروع دخول ،یا در پایان دخول ،یا چند ساعت پس از دخول ؟ توضیح این نکته ها به پزشک در تشخیص بیماری کمک میکند.
2- دردهای ابتدای دخول
وقتی شروع "وارد شدنبه واژنتان" دردناک است شک پزشک پیش از هر تشخیص د یگری باید متوجه عفونت بشود . ¤بیشتر وقتها, عفونت مثانه(cystite) ¤گاهی عفونت قا رچی (mycoses) ¤بیماریهای آمیزشی (Infection Sexuellement Transmissible ) ¤بیماری های پوستی مثل اگزما ¤ناهنجاریهای اندامی - تشریحی (anatomique ) : پس از آ بستنی دشوار ، اپیزیوتومی بد دوخته شده ¤به ندرت انقباض و سختی لیگا مان ها ¤پرده بکارت سفت و سخت ¤نا هنجاری های ساختمان مهبل (malformations vaginale )
بیشتر این دسته از مشکلات را میتوان با معاینه بالینی تشخیص داد .
3- دردهای عمقی مهبل (vagin )
این درد ها ناشی از بیماری های دستگاه جنسی رنان است :
¤فیبروم های رحمی ¤کیست های بزرگ تخمدان ¤اندومتریوز ( که می تواند باعث نازایی و درد ماهانه هم شود) ¤جراحی و درمان هورمونی ¤زخم های سر رحم ¤عفونت لوله ها (salpingite)
4- مشکلات روانی
بانویی که از دخول کمی وحشت دارد ، عضلات پیرامون دستگاه جنسی اش منقبض می شود و ترشح لیز مهبلی نخواهد داشت . هر کوششی ، برای دخول دردناک خواهد بود . با هر تلاش مجدد برای عشق-ورزی دور باطل : « کوشش برای دخول / وحشت از درد /انقباض عضلات و خشکی واژن /پیدایش درد واقعی » برقرار می شود و به تدریج امکان آمیزش طبیعی کم و کمتر .
ریشه های این نوع وحشت از دخول را باید در روانشناسی بیمار جست :¤خوف از بیماریهای آمیزشی¤تصور بزرگی نرّگی(la verge) ونبود جای کافی برای آن ¤نگرانی از توانایی خود در کام بخشی به همسر ¤برخوردها و دعواها با همسر همه ی اینها به شکل « درد » در آ میزش ظاهر می شوند . گاهی هم علت واقعی درد نهفته تر است و در تناقضات ناخودآگاه جا دارد .
این دردهای « روانی » آمیزش ، با تد بیرهای گوناگون روان درمانی مدرن بهبود پذیر هستند :
همراه با این روش ها، می توان از داروهای آرام بخش و محلول های لیز کننده (lubrifiant ) نیز استفاده کرد.
5- خشکی مهبل
یکی از مهم ترین علل دردناکی آمیزش است. بطور کلی 10% خانم ها گرفتار خشکی واژن هستند. این خشکی در بیشتر موارد موقتی ا ست اما می تواند تاثیر های ناگوار و دراز مدت بر میل جنسی بگذارد.
بررسی آماری موسسه ی لویی هاریس در سال 2003 نشان داد که 68% زنان آشنا به این گرفتاری هستند. برای بیشتراین خانم ها گفتگو در این باره راحت تر بود تا بحث مثلا در باب مشکلات روابط جنسی یا بیماری های آمیزشی. بیشتر خانم ها به د نبال درمان این مشکل هستند اما بیست و یک در صد هم کاری برای حل گرفتاریشان انجام نمیدهند و میگویند اهمیتی ندارد و خودش خوب خواهد شد. 57% خانم ها معتقد ند که خشکی واژن یکی از مهمترین عوامل پیدایش مشکلات در زندگی زناشویی شان شد .
دو گروه از بانوان حساسیت بیشتری به این مشکل نشان دادند :
دیگر از مهمترین علت های خشکی واژن یائسگی است اما به نظر می رسد که خانم ها ی یائسه ، خشکی واژن را آسان تر تحمل می کنند .
پژوهش ها نشا ن می دهند که هر چه زندگی جنسی پیش از یائسگی پر بار تر و جو شان تر با شد ، سکسیت پس از یائسگی هم شکوفا تر خواهد بود . از سوی دیگر زنانی که زندگی جنسی رضایت بخشی نداشته اند ، یائسگی را بهانه مناسبی برای تعطیل روابط جنسی می یا بند .حال آن که یائسکی لزوماً با کاهش میل جنسی همراه نیست ، نگرانی آبستنی دیگر وجود ندارد ، فرزندان بزرگ شده اند و بار وظایف مادری کمتر شده ؛ حالا می توان به خود وبه همسر پرداخت و نگذاشت تما یل جنسی رو به سردی رود.
برای درمان خشکی واژن از سه روش استفاده میشود :
آمیزش دردناک در مردان
در مردان دو نوع درد داریم :
درد آلت تناسلی
این درد ها یا ناشی از بیماری پیرونی ( La Peyronie ) ست ، یا بیماری های مربوط به آلت تناسلی ختنه نشده.
1- بیماری پیرونی فیبروز ستون های غاری (Corps Cavrneux) ست . این قطعه های فیبروزه می توانند ضخیم و کلسیفیه شوند. نتیجه کج شدن نرٌگی به سمتی ست که پلاک فیبروزه وجود دارد. در چنین حالتی دخول مشکل و گاهی نا ممکن ست. درمان در بیشتر موارد جراحی است و حذف پلاک فیبروزه.
2- تنگی حلقه ی پیرا پوست ( Prépuce ) = بیماری فیموسیس ( Phimosis ) چنین تنگی و چسبندگی خیزش را دشوار و آمیزش را دردناک می کند. بیشتر اوقا ت این چسبندگی همراه با کوتاهی لگام نرٌگی (frein du pénis ) ست. گاهی این تنگی و چسبندگی چنان شدید ست که کلاهک نرٌگی ( gland du pénis ) را می فشارد، این را پارا فیموسیس می نامیم و یکی از اورژانس های پزشکی ست . گاهی کوتاهی لگام منجر به پارگی آن در حال عشق-ورزی یا خود-ارضایی می شود. این پارگی درد و خون ریزی چشمگیری به همراه دارد، اما عارضه ی خوش خیمی ست.
دردهای انزال :
2- عفونت های ادراری : معمولا همراه با سوزش هنگام ادرار
3- عفونت اسپرم : کمتر شایع ست . در جوانان پیش از هر تشخیص دیگر باید به کلامیدیا شک برد. آزمایش و درمان زوج ((partenaire را نباید از یاد برد . در هر سه مورد آزمایش ادرار و اسپرم ضروری ست و گاهی نیز اکوگرافی پروستات.
شکستگی نرٌگی شاید شکستگی مناسب ترین واژه برای این حادثه نباشد :
درمان جراحی ست : تخلیه هماتوم و ترمیم غشاء پاره. هماتوم تخلیه نشده می تواند فیبروزه شود، به آلت تناسلی شکل و حا لت غیر طبیعی بدهد، به کارکرد طبیعی خیزش آسیب های جدی برساند و سرانجام به ناتوانی جنسی منجر شود. درمان بهنگام و چند هفته استراحت عشقی پیشگیر چنین ضایعاتی ست. در عشق- ورزی هم ( چون بسیاری دیگر از زمینه های زندگی ) با کمی احتیاط ، و فقط کمی ، می توان بسیار لذت برد و نه خود و نه عضوی از خود را برباد داد.
2-La Sexualité Féminine, Jacques André, Edition PUF
3-Pathologie Sexuelle, Gérard Zwang, Edition Maloine
4-Amour et Sexualité, Masters, Johnson et Kolodny, Edition InterEditions
5-Erectile Dysfunction & Related Disorders, W. Alexander and C. Carson, Edition Mosby
6-La Dysfonction Erectile, Pierre Bondil, Edition John Libbey
7-Acta Derm Venereo. 1980 ; 60 (5) 8-J. Natl Med Assoc. 2004 Feb ; 96 (2) 9-La Médicalisation de la Sexualité en question, sous la direction de : A. Jardin, P. Queneau, F. Giuliano, Edition : John Libbey
دوشنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۸۷
باز هم شمارش معکوس ثانیه ها ...
باز هم شمارش معکوس ثانیه ها و همه دلهره و اضطراب . یکبار در مقابل اوین و این بار مقابل رجایی شهر باز هم قصه کودک است و اعدام . قصه فریاد عفو و بی گناهی . این بار فلوتی در کار نیست که بهنود ۱۶ ساله بوده و با تمام معیارهای جهانی کودک و کودک را نباید اعدام کرد.
دستور اجراي حکم اعدام بهنود شجاعي، پسر۲۰ساله اي که در ۱۶ سالگي و در يک نزاع خياباني متهم به قتل نوجوان ديگري در ونک پارک تهران شد، براي اجرا در بامداد روز چهارشنبه ۱۸ارديبهشت، به دايره اجراي احکام فرستاده شد.
حکم اعدام بهنود شجاعي در بهمن ماه سال ۱۳۸۵ از سوي شعبه ۷۴ کيفري استان تهران صادر شد. او در اين دادگاه با اتهام قتل عمد نوجوان ديگري به نام احسان نصرالهي که در تاريخ ۳۰مرداد ۸۴ در يک دعواي جمعي خياباني به قتل رسيده بود، مجرم شناخته و اين حکم، در شعبه 33 ديوان عالي کشور تاييد شد. بهنود که دو سال اول مجازاتش را در کانون اصلاح و تربيت گذرانده، بعد از رسيدن به ۱۸ سالگي به بند ۲ زندان گوهردشت، منتقل شد. او پس از تاييد قطعي حکم اعدامش، طبق ماده ۱۸ قانون تشکيل دادگاه هاي عمومي و انقلاب، درخواست رسيدگي مجدد به پرونده و اعاده دادرسي اش را به طور کتبي به شعبه ۷۴ دادگاه کيفري استان تقديم کرد که مورد موافقت رياست اين شعبه نيز قرار گرفت.
طبق ماده ۱۸قانون تشکيل دادگاه هاي عمومي و انقلاب، آراء قابل تجديد نظر، طبق مقررات آيين دادرسي کيفري از طريق اعاده دادرسي و اعتراض ثالث قابل تجديد نظرخواهي است.
محمد مصطفايي، وکيل بهنود شجاعي، که بتازگي وکالت وي را پذيرفته،( بهنود شجاعی در دادگاه وکیل هیچ وکلی نداشته) می گوید:
دستور رياست شعبه ۷۴ حاکي از آن بود که طبق ماده ۱۸ قانون يادشده، پرونده به مرجع ذيصلاح (دادستان کل کشور) ارسال شود ولي متاسفانه به اين خواسته قانوني موکل وي ترتيب اثر داده نشد.
قتل احسان نصرالهي در مرداد ماه سال 84، در نزاعي دسته جمعي رخ داد. به گفته متهم اصلي اين پرونده، وي به درخواست يکي از دوستانش و براي فصل دعواي پيشين، به محل حادثه رفت و انگيزه فردي براي اين قتل نداشت. اما هنگامي به محل رسيد که دعواي لفظي طرفين (که دوست بهنود نيز يکي از آنها بود) به خشونت کشيده شده بود. وي نيز که هدف دعوا نبود، پس از جر و بحث لفظي در حال برگشت بود، با دشنام مقتول به سمت وی رفته است و با چاقو بر بدن وی یک ضربه و تنها یک ضربه وارد کرده است.
طبق شهادت حاضرین و شاهدان و همینطور اقرار صریح متهم وی تنها یک ضربه به مقتول وارد کرده و اولین ایراد اساسی در دادرسی از اینجا آشکار می گردد که پزشکی قانونی دو ضربه را صحیخ دانسته و اعلام شده است که به مقتول دو ضربه وارد شده است . در حکم دادگاه بدوی قاضی شهادت حاضرین و اقرار متهم را پذیرفته است و ادعای پزشکی قانونی را باطل دانسته و ان را ناشی از اشتباه پزشکی قانونی در تشخیص دانسته ایت و این یکی از مواردیست که روند دادرسی را مغشوش می کند .
از سویی در حالی که بهنود تآکید می کند آن یک ضربه هم نه یک ضربه عمیق بلکه به شکلی بوده که تنها خراشی وارد شده است و وی ضربه عمیق وارد نکرده است و قاضی این مورد را نادیده گرفته است.
مورد دیگری که می تواند در روند دادرسی و حکم صادره اشکال وارد کند و لحاظ نشده است این مورد بوده است که بهنود در دادگاه بدوی وکیل نداشته است و تنها در مرحله تجدید نظر بوده است که آقای محمد مصطفایی وکالت وی را بر عهده گرفته است و وی در دادگاه بدوی وکیل نداشته است و حق وی برای اعاده دادرسی معلق شده است.
در کنار تمامی این موارد باید در نظر گرفت ماده ۳۷ کنوانسیون حقوق کودک را که حبس ابد و مجازات مرگ و در عین حال تمامی مجازات های غیرقابل بازگشت را برای مجرمین زیر ۱۸ سال ممنوع دانسته است .
نباید فراموش کرد این قانون در سال ۱۳۷۲ به تصویب مجلس ایران رسیده است و هیچ تناقضی با قانون و شرع در آن دیده نشده است و طبق موازین لازم الجراست و دلیل معلق بودن و عدم توجه قضات به آن تا کنون روشن نگردیده است. از سویی طبق دستور رئیس قوه قضاییه آقای هاشمی شاهرودی که حکم صریح ایشان حکم به عدم اجرای مجازات اعدام برای کودکان می باشد اجرای این حکم مغایر با تمامی قوانین بین المللی و داخلی و مغایر با شرافت انسانیست.
تلفن دفتر رهبری :
: +98 21 64412020
تلفن قوه قضائیه :
آقای شاهرودی : 00982122741002
و همچنین دفتر قوه قضائیه :
تلفن: ۱۱۰۹-۳۳۹۱ (۲۱) ۰۰۹۸فکس: ۴۹۸۶-۳۳۹۰ (۲۱) ۰۰۹۸
به ریاست جمهوری نیز زنگ بزنید :
+98 21 88825071
+98 21 88825072-5
و این هم شماره زندان رجای شهر :
4411051 0261 و 441150 0261