من یک زنم و در کتاب های درسی فرزندانم حضور دارم. کمرنگ و تغییر فرم یافته. کمرنگ به اندازه یک موجود رسیدگی کننده به کارهای خانه. بدون نقشی در اجتماع. بدون همسری شریک در گرفتاری ها. با فاصله ای عمیق از او. او بیرون از خانه. من داخل خانه. او پشت فرمان ماشین، من کنارش با بچه ای در بغل. بدون آرزو و بلند پروازی. بدون تلاش برای طی کردن درجات شغلی و تحصیلی. این آن زنی است که من هر روز در کتاب های فرزندانم مجبور به آموزش و تمرینش با آنها هستم. همسرم هم مجبور به تمرین همین زن با فرزندانمان است.تا نمره ای درخشان نصب سینه کارنامه هایشان شود. آیا روزی خواهد آمد که دخترم تصویری واقعی و انسانی از خود را در کتاب های فرزندانش ببیند؟
تلاش هایی متفاوت برای دگرگونی
چندی پیش وزیر آموزش و پرورش، محمود فرشیدی از تهیه سیاست های ملی تدوین کتب درسی خبر داد. این در حالی بود که پیش از آن نیز خبرهایی مبنی بر ضرورت بازبینی این کتب منتشر می شدند. محمود احمدی نژاد، رییس جمهور، یکی از کسانی بود که در ديدار اعضاي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي بر بازنگری در تالیف و تدوین کتب درسی تاکید کرد. پیش از آن نیز برخی از علما از سال گذشته سیاست های حاکم بر کتب درسی را به نقد کشیدند.
اما این تمام ماجرا نیست. جدا از اعتراض های دولتی و مذهبی به محتوای کتب درسی که به نظر می رسد سیاست آن دو در پیگیری تغییرات همسو است، سالها می شود که فعالان حوزه زنان به وجود پر قدرت کلیشه های جنسیتی در کتاب های درسی تاخته اند و لزوم تغییرنگرش حاکم بر این کتب را برای نیل به جامعه ای برابر میان زنان و مردان به انحنای مختلف به بحث گذاشته اند.
کلیشه چیست؟ کلیشه جنسیتی کدام است؟
شاید یکی از نزدیک ترین مفاهیم به کلیشه، پیشداوری باشد. پیشداوری یعنی باور و عقیده ای پیش ساخته که تحمیلی از محیط، زمانه و آموزش و پرورش است. و کلیشه تصویر ذهنی یکنواخت و قالب بندی شده ای است که برای اعضای یک گروه مشترک و از تشخیص خصوصیات فردی عاجز است. کلیشه ها در برگیرنده تصاویر، نگرش ها، احساس ها یا اعمال هستند.
کلیشه های جنسیتی به خوارشمردن زنان و دختربچه ها و به بزرگ داشتن مردها و پسربچه ها می پردازند. ارزش یافتن گروه دوم توسط این کلیشه ها تنها از راه ارزش باختن گروه نخست ممکن است. ذهن انسان با کلیشه سازی به عملی دوگانه دست می زند. از یکسو خصوصیات و توانایی هایی را به زنان نسبت می دهد که در مردان نشانی از آن نیست و از سوی دیگر مردان را از ویژگی ها و توانایی هایی بهره مند می سازد که زنان از آن محرومند.
در تقسیم بندی مبتنی بر کلیشه های جنسیتی دو کفه ترازو یکسان نیست. بر این اساس مردان بسیار بیش از زنان از ارزش های مثبت مثل شجاعت، هوش، اعتماد به نفس، شایستگی شغلی، خطرپذیری، ماجرا جویی و ... بهره مندند و زنان به صورت افرادی بی بهره از این صفات "مردانه"، برخوردار از صفاتی "زنانه" ترسیم می شوند. صفات "زنانه" ای که گویا مردان فاقد آن هستند مانند توانایی تربیت کودک.
کلیشه های جنسیتی از تولیدات جامعه نابرابرند و خود نیز از طریق طبیعی جلوه دادن تبعیضات، مقوم آن عمل می کنند. این کلیشه ها در همه جهان از طریق خرده نظام های خانواده، مدرسه، جمع های بچه های هم سن و همجنس، بازار کار، احزاب سیاسی، رسانه های گروهی و ... منتقل می شوند.
کلیشه های جنسیتی در کتب درسی
کلیشه جنسیتی در کتب درسی که خود به عنوان بخشی از نابرابری های جنسیتی در نظام آموزشی بررسی می شود جزئی وابسته به نابرابری در دیگر نهاد های اجتماعی است. دیگر نهاد هایی که کلیشه های جنسیتی در آنها متولد می شوند و به حیات خود ادامه می دهند. بنابراین این کلیشه ها نه به طور مستقل از کتب درسی سر برآورده اند و نه در نهایت به طور مستقل و صرفا در کتب درسی می توانند جان بدهند. اما تلاش در راه زدودن کتب درسی از نشانه های قشربندی کردن جهان بین مردان فرادست و زنان فرودست راهی است بنیانی و لازم در مسیر زدودن جامعه از این کلیشه ها.
کلیشه های جنسیتی در کتب درسی به اشکال مختلف یافت می شوند. در تصاویر، تعداد تصاویر زنان نسبت به مردان و محتوای تصاویر زنان و مردان قابل بررسی است. در متون درسی نیز محتوای این متون و همچنین دستور زبان و ادبیات به کار گرفته شده در آنها مشخصی کننده میزان وجود کلیشه های جنسیتی است.
تعداد تصاویر اندک زنان نسبت به تعداد تصاویر مردان، تعداد فراوان تصاویری که در آنها زنان در خانه حضور دارند و در مقابل تعداد فراوان تصاویر مردان در مسند مشاغل مختلف، تصاویری از زنان که اگر آنها را در شغلی به نمایش می گذارند آن مشاغل بسیار محدود و به صورت عرفی جایگاه زن محسوب می شوند مانند تصاویر آموزگاران زن و نه زنی برای مثال مغازه دار، تصاویری که اگر در آنها مرد و زن هر دو در خانه هستند زن مشغول رسیدگی به امور خانه و مرد مشغول اموری مانند روزنامه خواندن و ... است، را می توان از محدوده ی نمود کلیشه های جنسیتی در تصاویر محسوب کرد.
بررسی تاریخ به صورت امری صرفا مردانه و نپرداختن به زنان تاریخ ساز، خالی بودن متون دروس مذهبی از روایات و اتفاقات پیرامون زنان دین، تاکید بر تک شکلی بودن خانواده و ریاست مرد بر این نهاد و نادیده گرفتن زنان سرپرست خانوار، هویت بخشی به زن صرفا در چهارچوب خانواده و صرفا در نقش مادر و خواهر و دختر و نه زن مجرد مستقل، نیز از موارد کلیشه بندی جنسیتی در متون درسی است.
استفاده از کنایه ها و واژگان یا مثالهایی که توسط آنها زنان در موقعیت فرودستی نسبت به مردان قرار می گیرند نیز از نمونه های کلیشه های جنسیتی در نوع ادبیات متون درسی است. مثلا وقتی از تقسیم وظایف در خانواده صحبت می شود مثالش را از خانواده ای می آورند که زن به کارهای داخل خانه می پردازد و مرد در خارج از خانه مشغول است. این اگر نمونه ای واقعی از یک گروه باشد اما نمونه ی تمام اشکال خانواده ها نیست و آوردن این مثال یک کلیشه جنسیتی است در کتب درسی . به جای این مثال می توان به مواردی اشاره کرد که زنان نیز بیرون از خانه کار یا تحصیل می کنند.
جدا از این وقتی حرفی از زنان مشغول به کاری در بیرون از منزل می شود نیز آن را به طور مستثنی بیان کردن نشانه ی وجود کلیشه ی جنسیتی است. مثلا گفته شود که «باید همه دست در دست هم به کارهای خانه بپردازیم» و توضیح دهد که «درست نیست که مادر در حال غذا پختن باشد درصورتی که پدر خواب است و بچه ها در حال بازی کردنند. چون مادر خیلی زود خسته و فرسوده می شود. بخصوص در خانواده هایی که مادر بیرون از خانه هم کار کند.» در اینجا هم با معرفی مادر شاغل به عنوان یک نمونه ی استثنایی و هم با نشان دادن انجام کار خانه به عنوان کمکی به زن و نه به عنوان وظیفه ی اشتراکی مرد از کلیشه های جنسیتی است که توسط نوع ادبیات به کار گرفته شده در متون درسی القا می شود.
کلیشه های جنسیتی موجود در کتب درسی به دو صورت وارد عمل می شود. یکی به صورت انکار واقعیت موجود و تنوع موقعیت و دیگری به صورت اکتفا به نمایش وضع موجود. اولی تبعیض جنسیتی ای آشکار است و دیگری تبعیض جنسیتی پنهان.
مثلا وقتی با وجود پذیرفته شدن حدودا 63 درصدی دختران در رشته های مختلف دانشگاه اعم از رشته های فنی و وجود زنان در مشاغل مختلف مثل پزشکی یا تجارت و ... باز هم زنان را صرفا به عنوان خانه دار و مادر معرفی می کنند این یک تبعیض جنسیتی آشکار و از کلیشه های جنسیتی مبتنی بر انکار واقعیت موجود است.
همچنین برای مثال نمایش ندادن زنان در مدیریت های ارشد سیاسی به عنوان یک نمونه واقعی از جامعه ای که در آن زنان به مدیریت های ارشد سیاسی به علل مختلف دست نیافته اند یک تبعیض جنسیتی پنهان و از کلیشه های مبتنی بر اکتفا به نمایش وضع موجود است. در صورتی که نظام آموزش و پرورش همانطور که از نامش پیدا است وظیفه گشودن راه های تغییر آینده را از طریق تربیت کودکان به عهده دارد. نه اینکه تنها به جامعه پذیر کردن دانش آموزان بپردازد بی توجه به درصد سلامت و عدالت موجود در جامعه.
شکستن کلیشه های جنسیتی صرفا محدود به کلیشه های "زنانه" نمی شود. نمایش مردان شاعر، حساس و پرورش دهنده کودک نیز قسمتی از این فرایند است.
کلیشه های جنسیتی موجود در کتاب های دبستانی ایران
نتایج تحقیقی که توسط یونسکو در سال 1981 در 7 کشور دنیا، چین، فرانسه، کویت، نروژ، پرو، اوکراین، زامبیا، انجام شد و همچنین مطالعات مختلفی که در ایالت های مختلف آمریکا و کشورهای عربی صورت گرفت نشان می دهد که وجود کلیشه های جنسیتی در کتب درسی مربوط به کشوری مخصوص با ویژگی های تاریخی، مذهبی، جغرافیایی خاص نیست. بلکه همانطور که تبعیض جنسیتی امری است جهانی و به نسبت تلاش فعالان این حوزه در طول زمان در ترکیب با ویژگی های مختلف کشورشان، کاهش یافته یا به قوت خود باقی مانده است، کلیشه های جنسیتی در کتب درسی مدارس نیز به رغم کم و زیاد بودنشان در کشورهای مختلف، همچنان در همه کشورها وجود دارند.
پژوهشی که در دهه گذشته بر تصاویر کتاب های درسی دوره ابتدایی توسط سعید صداقت و زهرا زاهد انجام شد نمایانگر حضور پررنگ کلیشه های جنسیتی در این کتاب ها بود. به طوری که هر چند بی رمق اما یکی از برنامه های دولت در دو دوره قبل از دولت نهم به نحوی کاهش این کلیشه ها در این کتب بود.
در این تحقیق نشان داده شده است که در در مقابل 88 درصد تصاویر مردان در محیط کار، 22 درصد تصاویر زنان در پنج پایه ابتدایی و در کتب اجتماعی، دینی، فارسی، علوم و ریاضی دیده می شود.
در این کتاب ها همچنین سهمی 55 درصدی از تصاویر مربوط به حضور زنان در خانه است در مقابل مردان که حضورشان در خانه به 45 درصد موارد محدود گشته است. و این در حالی است که تفاوت به نسبت اندک میان 55% و 45% نه از روی رعایت برابری بین زن و مرد به صورتی ناقص که به علت کم بودن تصاویر کلی زنان نسبت به مردان است.
منابع:
خبرگزاری ایسنا
پایگاه اطلاع رسانی رسا
پیکار با تبعیض جنسی، تالیف آندره میشل، ترجمه محمد جعفر پوینده، نشر چشمه
نشریه فرزانه،شماره 5، زمستان 73 و بهار 74 ، نقش های جنسیتی در تصاویر کتاب های درسی دوره ابتدایی